سعیده سادات فهری ـ «ناظم دباغ» نماینده حکومت اقلیم کردستان در ایران در گفتگو با هفته نامه صدا تاکید کرد که امروز حقوق کردها توسط دولت عراق نادیده گرفته میشود و این در حالی است که کردها در ساخت عراق جدید نقشی اساسی داشتند. به گفته دباغ یکی از مطالبات اصلی کردها این است که بجای آنها تصمیم گرفته نشود و حقوق آنها حفظ شود.
او با اشاره به بحث برگزاری رفراندوم برای استقلال که از سوی کردهای عراق مطرح شده است، افزود کردها آگاه هستند که خطر شعار استقلال طلبی و هزینههای آن چقدر بالاست ولی از سوی دیگر میدانند که نمیتوان با همین روش ادامه داد. البته نماینده اقلیم کردستان عراق معتقد است هنوز شرایط اعلام استقلال کردی فراهم نیست و اگر هم قرار باشد رفراندومی برگزار شود باید با تفاهم عراق، ترکیه و ایران انجام پذیرد.
چندی است که در عراق اوضاع سیاسی برهم ریخته و به نظر میرسد که زمام امور از دست حیدر العبادی به عنوان نخست وزیر خارج شده است. تحلیل شما به عنوان نماینده اقلیم کردستان در ایران از شرایط امروز عراق چیست؟
هر دولتی که بعد از فروپاشی صدام حسین در عراق روی کار آمده با مشکلات بسیاری مواجه شده است و اختلافات بسیاری هم میان کرد و عرب و هم میان مذاهب مختلف در این کشور وجود دارد. متاسفانه در طول تاریخ تنش و درگیریهایی میان افراد و گروههای متعدد در عراق وجود داشته است. به همین دلیل اغلب شاهد هستیم که کردها و شیعیان برای حفظ خودشان و دستاوردهایشان در حال مبارزه علیه رژیمهای گذشته بودهاند. این موضوع تا به امروز ادامه دارد و از همین رو در این کشور مسئله منافع مذهبی، ملی و منافع شخصی در تشکیلات برای مدیریت سیاست مسلط بوده است. این مسائل باعث شده است که عوامل خارجی و دولتهای دیگر برای حفظ منافع خودشان وارد صحنه شوند و از ابزار اختلاف افکنی میان گروههای مختلف عراقی بهره گیرند.
امروز میبینیم که به دنبال این دخالتها و عوامل ذکر شده، مجموعهای در خیابانها تظاهرات میکنند، عدهای وارد پارلمان میشوند و افرادی نیز خارج از سیستم اداری و قانونی عراق، صحبت از تغییرات میکنند. این افراد بدون در نظر گرفتن فاکتورهای تشکیل عراق جدید که بر پایه توافق است دست به چنین تحرکاتی میزنند.
در حال حاضر عمده ترین مطالبه کردها از دولت چیست؟
قدرت سیاسی در عراق، بعد از فروپاشی صدام حسین میان شیعه، سنی و کرد تقسیم شد و این تشکیلات توانستند عراق جدید را بسازند. وقتی عراق جدید ساخته شد قدرت و دولت در اختیار شیعیان بود، تشریح قوانین و شراکت در امور بر عهده سنیها بود و کردها بعدها به دلایلی که در گذشته وجود داشت و از آنجایی که برخی مناطق را در اختیار داشتند با عراق متحد شده و یک منطقه مستقل را بوجود آوردند. در آن مقطع مشخص شد که وحدت میان شیعه و کرد باعث تقویت مدیریت در این کشور خواهد شد و دولت شیعه نیز بیشترین منفعت را از اتحاد با کردها داشت. اما متاسفانه بعد از حضور نخست وزیرهای شیعه در عرصه قدرت یعنی به ترتیب ابراهیم جعفری، نوری مالکی و امروز نیز حیدر العبادی به نظر من شیعیان در عراق تاحدودی مغرور شدند و بحثّهایی مطرح شد مبنی بر آنکه طرح حکومت موتلف یعنی با حضور احزاب و گروههای سیاسی مختلف و کابینهای متشکل از وزرای شیعه، سنی و کرد تغییر کند. یعنی به این ترتیب که نخست وزیر این اختیار را داشته باشد که دولت جدید تشکیل دهد. این اقدامات که به نام اصلاحات در عراق دنبال میشود قبل از آنکه یک اقدام اصلاحی باشد جنگ و دعوای سیاسی است.
با توجه به فسادی که در کابینه عراق وجود دارد اگر قرار است اصلاحاتی صورت بگیرد باید ریشه این فساد و همچنین این مسئله که کدام وزیر در کدام وزارت خانه به درستی وظایفش را انجام نداده است، مشخص شود. این روش که به نام اصلاحات و به نام دولت تکنوکرات تمامی وزرا تغییر یابند، اقدام صحیحی نیست.
یعنی به نظر شما کابینهای که حیدر العبادی معرفی کرده یک کابینه تکنوکرات نیست؟
باید در نظر بگیریم که تعریف تکنوکرات چیست!؟ تکنوکرات به این مفهوم نیست که شخص نخست وزیر به دنبال این باشد که وزیری متخصص روی کار بیاورد اما وابسته به خودش باشد. این رویکرد را نمیتوان بر مبنای اصلاحات دانست. حکومت تکنوکرات بدان معناست که یک هیات مدیریت حکومت تکنوکرات را بر عهده گیرد. به عقیده من وقتی وزیری تعیین میشود حال چه تکنوکرات باشد چه خیر در وهله نخست باید یک فرد سیاسی باشد. وقتی این فرد سیاسی به سمتی گماشته شد زیردستیهای او یعنی معاونان و مشاورانش باید تکنوکرات باشند. اگر بخواهیم روندی که حیدر العبادی در پیش گرفته را مبنا قرار دهیم، شخص نخست وزیر نیز باید تکنوکرات باشد. ولی امروز شاهد این هستیم که در طول تاریخ و در دنیای امروز بسیاری از روسای حکومت، روسای پارلمان و حتی نخست وزیران تکنوکرات نیستند ولی زیردستان آنها تکنوکرات هستند. زیرا هر فرد تکنوکرات فقط یک تخصص دارد به عنوان مثال وزیر بهداشت فقط یک تخصص دارد یا وزیر نفت فقط یک تخصص دارد. این وزرا باید مدیران سیاسی خوبی باشند تا بتوانند از عهده مدیریت آن وزراتخانهها به خوبی برآیند. آنچه که امروز در عراق شاهد هستیم ناشی از برخی خصومتهاست یعنی حیدر العبادی به بهانه روی کار آوردن یک دولت تکنوکرات میخواهد وزرا را تغییر دهد. در این میان شاید برخی وزرای پیشین نیز همچنان در قدرت باشند؛ وزرایی که اصلا تکنوکرات نیستند. به همین دلیل امروز شرایط عراق بسیار وخیم است کار به جایی رسیده است که پارلمان را اشغال میکنند؛ نخست وزیر، نايب رئیس جمهور را برکنار میکند یا وزرا را تغییر میدهد.
حیدر العبادی باید به این مسئله توجه داشته باشد که او نیز با توافق میان گروهها و احزاب مختلف توانسته نخست وزیر شود و به دلیل تکنوکرات بودن روی کار نیامده است. همچنین از آنجایی که او از اعضای حزب الدعوه بود به عنوان نخست وزیر انتخاب شد. زیرا در آن مقطع حزب الدعوه آرای بیشتری کسب کرده بود و نخست وزیر باید از این حزب انتخاب میشد. وقتی شخصی به این صورت به مقام نخست وزیری نایل شده است نمیتواند با زیر پا گذاشتن همین اصول افراد دیگر را از کار برکنار کند.
با وجودیکه اوضاع عراق به شدت برهم ریخته و از سویی اوضاع امنیتی نیز با وجود داعش اصلا مساعد نیست، کردها داعیه جدایی و استقلال طلبی سردادهاند. به نظر شما رویکرد فعلی کردها آیا به صلاح کشور است و اصلا چرا چنین مسئلهای مطرح شده است؟
در مورد مسئله کردها یک تحلیل و تفسیر اشتباه وجود دارد؛ اولا باید توجه داشت که کردها یکی از عوامل اصلی تشکیل عراق جدید بودند. نکته دیگر اینکه توافق بر این اساس بود که رئیس جمهور، معاون نخست وزیر و معاون رئیس پارلمان کرد باشند و این بدان معناست که کردها در تشکیل دولت جدید عراق شریک هستند. ولی شراکت در عراق به این معنا نیست که این افراد به عنوان کردها فقط سمت و پست داشته باشند بلکه شراکت بدین معناست که کردها در تمام امور شریک باشند. یعنی وقتی قرار است یک تصمیم سیاسی گرفته شود یا اصلاحات انجام شود، کردها نیز باید از آن مطلع باشند. قانون اساسی عراق با توافق کردها تصویب شد لذا امروز وقتی صحبت از تغییر وزرا میشود اگر کردها آن را نمیپذیرند به این مفهوم نیست که آنها میخواهند مستقل شوند. بلکه حرف کردهای عراق این است که وزیری کردی که میخواهند تغییر دهد چه مشکلی دارد. اگر یک فرد تکنوکرات میخواهید که خب وزرای کرد فعلی در حوزه خودشان تخصص لازم را دارند. اگر این بازی ادامه پیدا کند قطعا نتیجه خوبی نخواهد داشت.
کردها خواهان آن هستند که همراه با دیگر گروهها در ساخت عراق جدید شراکت داشته باشند و بجای آنها تصمیم گرفته نشود. اگر فردا روزی در پارلمان عراق بر اساس قانون اساسی حقوق کردها و دیگر اقلیتها محفوظ نشود چه باید کرد. درواقع کردها خواهان آن هستند که حقوق آنها حفظ شود. کردها آگاه هستند که خطر شعار استقلال طلبی و هزینههای آن چقدر بالاست ولی نمیتوان با همین روش هم ادامه داد. زیرا در عراق حقوق کردها را نادیده میگیرند.در این شرایط چارهای باقی نمیماند جز اینکه نظرسنجی و رفراندوم برگزار شود و نظر اکراد عراقی پرسیده شود. مسلم است در شرایط کنونی مردم کرد همگی خواهان استقلال خواهند بود ولی تا این لحظه رهبر کردها دست به چنین اقدامی نزده است. اگر شرایط برای کردها فراهم شود آنها نیز به دنبال استقلال نخواهند بود که یکی از این شرایط به دولت عراق وابسته است. یعنی دولت عراق باید بپذیرد که کردها نیز به عنوان شریک باقی بمانند ولی حتی اگر نپذیرند نیز کردها میخواهند که مسئله رفراندوم و استقلال شان با تفاهم عراق، ترکیه و ایران انجام پذیرد.
اما در شرایط فعلی کشورهایی که ذکر کردید با استقلال کردها در عراق موافقت نخواهند کرد؟
بدون شک تا این لحظه هنوز شرایط پذیرفتن استقلال کردها فراهم نشده است اما بعضا شرایطی در عراق بوجود میآید که کردها به فکر مستقل شدن باشند مانند امروز که شراکت کردها در دولت نادیده گرفته شده است. دولت باید توجه داشته باشد که در میان کردها چهرههایی در عراق بودهاند و خدمت کردهاند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. شخصی مانند جلال طالبانی که سالها مبارزه کرده و خدمات شایانی نیز انجام داده است. همچنین شخصی مانند مسعود بارزانی به سادگی به عنوان رئیس اقلیم کردستان انتخاب نشده است بلکه او و خانوادهاش در طول تاریخ، افرادی مبارز بودهاند. لذا با توجه به پیشینه کردها در تاریخ عراق، ما خواهان آن هستیم که طبق قانون اساسی حقوق کردها در نظر گرفته شود. به نظر شخصی من هنوز شرایط اعلام استقلال کردی اصلا فراهم نیست ولی فشارهای بغداد بر کردها منجر به ماجراجوییهایی از سوی آنها شده است. همگان شاهد هستند از روزی که داعش در عراق به وجود آمده است کردها چقدر مبارزه کرده و با جان و دل از مناطق کردنشین حمایت کردهاند. کردها در جنگ با داعش، شهیدان و مجروحان بسیاری دادهاند اما دولت عراق به پیش مرگهها کمکی نکردهاند. حتی میتوان گفت آن اندازهای که همپیمانان ایران به پیش مرگهها در عراق کمک کردهاند دولت کمک نکرده است.
وضعیت فعلی در عراق تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و پیش بینی شما از بحران ایجاد شده چیست؟
این وضعیت تداوم خواهد داشت و تفکرات فعلی قابل حل و فصل نیستند. اکنون بسیاری از سیاستمداران در عراق به دنبال منافع شخصی، حزبی و سپس منافع ملی و مذهبی هستند. این در حالی است که احزاب و گروههای عراقی باید از این تفکرات فاصله بگیرند. در مقطعی که صدام حسین سرنگون شد تمام گروههای عراقی باهم متحد شده بودند و نتیجه آن نیز سرنگونی حکومت بعث بود. پس از آن با هدف تشکیل نخستین حکومت عراقی و پارلمان باز هم گروهها با هم متحد شدند و توافق کردند. در همان زمان قانون اساسی نیز به تصویب رسید.امروز همه گروهها و احزاب باید به قانون اساسی عراق پایبند باشند و پس از آن وارد اصلاحات شوند. اصلاحات نیز بدین مفهوم است که پرونده و نقطه فساد مشخص شود و در همانجا به دنبال تغییر و تحولات باشند. گام بعدی نیز این است که یک پروسه مدیریتی تکنوکرات مدنظر قرار گیرد نه اینکه تنها یک شخص تکنوکرات روی کار بیاید. اگر فردی متخصص باشد ولی مدیریت و سیاست بلد نباشد، قدرت بگیرد اوضاع وخیم تر از شرایط فعلی خواهد شد.
هفتهنامه خبری تحلیلی صدا، شنبه 18 اردیبهشت ماه 1395، صفحات 63 و 63.