«ناظم دباغ» نماینده حکومت اقلیم کردستان در تهران در گفتوگو با روزنامه ایران گفت: در جنگ کردها با داعش در سوریه، برای نخستین بار کردها صدای اعتراضی و مقاومت خود را به گوش جهانیان رساندند و در نتیجه سمبل مقاومت و شجاعت در سوریه شدند.
نیکنام ارشدنیا ـ کردها بعد از سال 2012 و خروج نیروهای اسد از منطقه، سریعاً با استقرار نیروهای نظامی، کنترل منطقهشان را به دست گرفتهاند و بنا به گزارشها اکنون حدود 15 درصد خاک سوریه را در اختیار دارند. این گروه امروز در سطح داخلی با حفظ اتحاد با دولت اسد پیروزی درخشانی کسب کردهاند و در سطح بینالمللی هم از حمایت دو قدرت ذینفع جهانی یعنی آمریکا و روسیه نیز برخوردار است. همین امر سبب نگرانیهای امنیتی برای دولتمردان ترکیه شده است. در خصوص دلایل نقش کلیدی کردها در گفتوگو با «ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان عراق در تهران و از کارشناسان ارشد مسائل کردی، ریشههای بحران کردی و قدرتگیری آنها را مورد بحث قرار دادهایم.
از دیدگاه شما چه دلایل و عواملی منجر به قدرتگیری کردها در جریان تحولات سوریه شد؟
کردها بعد از ظهور پدیده داعش و اپوزیسیون سوریه، فرصت تنفس و اظهار وجود پیدا کردند. آنها از شرایط جدید شکل گرفته به دنبال احقاق حقوق تضییع یافتهشان رفتند. در این مسیر، مبارزات نظامی خود را علیه تروریستها و نیروهای مداخلهگر آغاز کردند. آنچه متمایزکننده مبارزات نیروهای کُردی سوریه از سایر نیروهای فعال در این کشور است، اخلاص، شهامت و بیباکیشان است. این امر به عینیترین شکل ممکن در جریان تهاجم داعش به کوبانی نشان داده شد. در این جنگ کردها برای نخستین بار صدای اعتراضی و مقاومت خود را به گوش جهانیان رساندند و در نتیجه سمبل مقاومت و شجاعت در سوریه شدند.
به نظر میرسد گروههای کردی در سوریه با نگاهی رئالیستی به تحولات، به گزینه همکاری با دولت اسد روی آوردهاند؛ از دیدگاه شما دوام این همکاری تا چه مدت خواهد بود؟
از دیدگاه کردهای فعال در سوریه، نگاه واقع بینانه، شیوه انقلاب و اعتراض و هر آنچه که باشد، در چارچوب قانون اساسی هدف اول محافظت از موجودیت سیاسی و نظامیشان است. پس از اینکه جنگ و درگیری میان نیروهای مخالف با دولت بشار اسد آغاز شد، کردها به جای طرفداری از طرفین به اتخاذ گزینه دفاع از قلمرو خودشان پرداختند. از اینرو سیاست پرهیز از جنگ و تنش با نظام سوریه را در پیش گرفتند که اقدامی سنجیده و حساب شده بود. در این میان به نظر میرسد زمانی که تهدید داعش و جبهه النصره در سوریه ادامه یابد، کردها نیز از منازعه با دولت سوریه خودداری کنند. امروز نیروهای کردی بر این امیدند که با از بین رفتن خطر تروریستها، یک جامعهای امن و آرام در سوریه شکل بگیرد که در آن تمامی گروهها از حق و حقوقشان بهرهمند شوند. از اینرو کردها آمادگی همکاری با دولت سوریه را در دوران پس از منازعه دارند.
با توجه به ارتباط نزدیک ایدئولوژیک و نظامی میان نیروهای کردی حاضر در سوریه با حزب کارگران کُرد ترکیه، آنکارا به گزینه سخت نظامی روی آورده است، تداوم این سیاست را چگونه میبینید و آیا آنکارا به واقعیت کردها در سوریه تن خواهد داد؟
در خصوص نزدیکی کارگران ترکیه با کردهای سوریه باید گفت که این دو گروه از اشتراکات فراوان ایدئولوژیکی و ساختاری برخوردار هستند. حزب کردی سوریه شاخهای منشعب شده از کارگران ترکیه است.
با این حال باید گفت که این گروهها به قانون اساسی کشورشان پایبند هستند و همکاری آنها به مفهوم قهر با نظامهای سیاسیشان نیست. این امر بخصوص برای کردهای سوریه بیشتر صدق میکند. در رابطه با ورود سخت افزارانه ترکیه هم لازم به اشاره است که آنکارا دچار اشتباهات جدی استراتژیک در میدان تحولات سوریه شد و آنها بدون توجه واقعی به ریشههای بحران، با اقدامات نسنجیدهشان سوریه را امنیتی کردند.
دولتمردان آنکارا با عبرت از درسهای تاریخی این نکته را بپذیرند که نزاع با کردها نه تنها اهدافشان را در منطقه محقق نمیسازد بلکه وجهه آنها را نزد قدرتهای جهانی خراب میسازد.
از دیدگاه شما با توجه به حمایت مسکو و واشنگتن از کردهای سوریه، ایده تشکیل دولت خودمختار کُرد در سوریه همانند عراق چه میزان محتمل است؟
حمایت مسکو و واشنگتن از کردهای سوریه تاکنون جنبه نظامی و حفظ منافع داشته است. این حمایتها هنوز از مرحله نظامی به سیاسی کشیده نشده است. تا زمانی که این مهم انجام نگیرد؛ حل بحران در سوریه نیز با دشواری مواجه خواهد شد.
پرسش بعدی که در این میان مطرح است، این است که همگرایی مسکو ـ واشنگتن در دوران پس از بحران مشخص
نیست چگونه خواهد بود و آیا آنها به طرفداری از حاکمان سیاسی خواهند پرداخت یا اینکه از قومیت و گروهها نیز
حمایت خواهند کرد.
روزنامه ایران، ستون گفتوگو، سهشنبه 4 اسفند 1394، سال بیست و دوم، شماره 6158، صفحه 20.